خبرگزاری مهر - گروه دین و آئین- سمانه نوری زاده قصری: دین مبین اسلام، دینی است جهان شمول که هدف آن سعادت کلیه ابناء بشری میباشد و در این راستا، پرچمدار اصلی ابلاغ پیام جهانی دین مبین اسلام راستین به تک تک مردم جهان، در مرحله اول عالمان دینی و حوزههای علمیه میباشند تا با تربیت طلاب، محققان و مبلغان کارآمد در همه عرصهها این وظیفه را به انجام رسانند. بدون تردید تبلیغ اسلام نیاز به آموزشهایی دارد که بدون آنها تعداد افرادی که با وجود علاقه به تبلیغ راه را گم میکنند و یا حتی تلاشهایشان به ضد تبلیغ تبدیل میشود کم نخواهد بود.
تبلیغ فقط به آموختن زبان و یا داشتن اسپانسرهای مالی خلاصه نمیشود و نیازمند آموزشهای اولیه است. تبلیغ بینالملل نیازمند مبانی مهمی از جمله شناخت فرهنگ و ملت مقصد، زبان، صبر و تحمل، سعهصدر و… مهارتهای مختلفی است صرف حضور در کشورهای خارجی و یا ارتباط با دوستان خارجی نمیتواند در این بحث به تنهایی راهگشا باشد. هرچند تبلیغ چهره به چهره و دوستی با افراد تأثیرگذاری بالایی دارد ولی در مقیاس گستردهتر نیاز است که فعالیتهای تبلیغی همراه با آموزشهایی باشد. بر همین اساس مؤسسات زیادی با هدف آشنا کردن مردم با اسلام اقدام به تربیت مبلغ کردهاند که هر کدام شاید از سوی نهاد یا مؤسسهای حمایت شوند. مؤسسه المرتضی (ع) یکی از موسساتی است که در حوزه مبلغین بینالملل فعالیتهای گستردهای دارد. با حجت الاسلام مشکی رئیس این مؤسسه جهت آشنایی با فعالیتهایش به گفتگو نشستیم که مشروح آن تقدیم میشود:
*ایده اولیه مؤسسه تبلیغی المرتضی از کجا شکل گرفت؟
ایده اولیه راه اندازی مؤسسه که در گذشته هم از آن به جامعه المرتضی هم نام برده میشد، بعد به مؤسسه بینالمللی المرتضی تغییر نام پیدا کرد، از زمانی بود که عدهای از فضلا و علمای حوزه علمیه قم، با مقام معظم رهبری دیداری داشتند، و در آن دیدار پیشنهاد تشکیل و راه اندازی یک مدرسه و یا یک مجموعه برای تربیت طلاب، که بتوانند در عرصه بینالملل به نشر معارف اهل بیت (ع) بپردازند، مطرح شد، و ایشان هم از آن ایده خیلی استقبال کردند، بعد از آن دیدار بود که عدهای از فضلای حوزه علمیه قم، به فکر راه اندازی این مدرسه یا مجموعه افتادند و این مجموعه در سال ۸۹ ایده اولیه و به اصطلاح زمینههای ایجاد اولیهاش ایجاد شده است، و به طور قطعی در سال ۱۳۹۰ مجموعه المرتضی راه اندازی شد.
برای یک تبلیغ موفق، مهمترین مؤلفه که سبب توفیق مبلغ میشود، آشنایی با فرهنگ کشور مقصد است؛ خدای متعال در قرآن نیز به این مسئله اشاره فرموده است که ما هیچ پیغمبری را به هیچ قومی مبعوث نکردیم مگر اینکه زبان قوم خودش را میدانسته است
در ابتدا تعدادی از طلابی که در سطح دانشی، تربیتی و اعتقادی مناسبی هستند، جذب شدند و به آنها آموزش زبانهای بیگانه داده شد که در آن مقطع بنا بر این بود که زبان انگلیسی به این دوستان تدریس و آموزش داده شود، منتهی نه آموزش صرف زبان انگلیسی، بلکه از کسانی که مقداری از زبان انگلیسی را در حد محاوره و مکالمه عمومی بلد هستند، جذب شده و اصطلاحات و مجموعههای تخصصی زبان انگلیسی کار شود که اینها بتوانند در مجامع دانشگاهی، مجامع بینالمللی و در کشورهایی که بر زبان انگلیسی مسلط هستند یا زبان انگلیسی در آنجا رایج است، بتوانند معارف اهل بیت (ع) را بازنشر بدهند و به سخنرانی بپردازند. در سال ۱۳۹۰ با این ایده فعالیتهای مؤسسه آغاز شد و در حال حاضر بعد از ده سال از راه اندازی مؤسسه، ما در چهار حوزه زبانی دیگر، فعالیت میکنیم و دانشپژوهانی را برای آموزش این زبانها جذب کردیم و در همه این زبانها دانش آموختگانی داشتیم و داریم که در فضاهای مختلف حضوری و غیرحضوری در حال تبلیغ معارف اهل بیت هستند.
*چه زبانهایی در مؤسسه در حال آموزش است؟
زبان اسپانیایی، زبان پرتغالی، زبان چینی و زبان روسی در کنار زبان انگلیسی. این زبانها با علاقه مندان به حوزه فعالیتهای تبلیغی و دینی بین المللی کار میشود، و امیدواریم دانش آموختگان و دانشجویان در عرصههای بینالمللی، معارف دینی را از منظر مکتب اهل بیت (ع)، در دنیا به نحو احسن ارائه کنند.
*علت انتخاب این زبانها از میان زبانهای گوناگون در دنیا چه بوده است؟
علت انتخاب همه این زبانها به غیر از زبان انگلیسی، این بود که حوزه حضور این چهار زبان را میتوان یک نقطه خالی در مجموعه فعالیتهای تبلیغی حوزههای علمیه شیعه به حساب آورد و یک خلائی وجود داشت. چرا که افراد فعال معمولاً گرایششان در زبانهای رایج دنیا مثل زبان عربی و زبان انگلیسی بوده است، که معمولاً این زبانها را یاد میگرفتند.بسیاری از کشورها را ما داریم که این زبانها در آنها رایج نیست، به عنوان مثال کشورهای روسی زبان یا در کشورهای اسپانیایی، زبان خودشان را دارند و چندان هم به زبان انگلیسی یا عربی تمایلی ندارند که به وسیله آن گفتگو یا محاوره شود، بنابراین ما باید زبانهایی که در کشورهایشان رایج است، افرادی را تقویت کنیم چون جای خالی این مسئله در تربیت مبلغین حوزههای علمیه دیده شده بود.
*در آینده هم تنها در همین تعداد زبان فعالیتهای مؤسسه المرتضی ادامه مییابد؟
تصمیم گرفته شد که در این چهار زبان کار آغاز شود، در طرح توسعهای که برای مجموعه المرتضی طراحی شده است، تربیت مبلغ به همه زبانهایی که جمعیت قابل توجهی در دنیا با آن زبان دارند صحبت میکنند، وجود دارد.
*کسانی که تاکنون تربیت شدهاند چه مقدار توانستهاند در کشورهای هدف تأثیرگذار باشند؟
این یک حرکت نوپا و یک حرکت تازه راه اندازی شدهای است، در بعضی دورهها یک نوبت فارغالتحصیل داشتیم، در برخی از زبانها مثل اسپانیایی دو یا سه نوبت را داشتیم و زبان چینی یک نوبت بوده است. این کار فعالیت نوپایی است و تمام موضوع تبلیغ هم به دانستن زبان ختم نمیشود، زبان یک مهارت ورای کار است، آن کاری که ما داریم میکنیم آمادگی دوستان است که یک زبانی را یاد بگیرند و مسلط بشوند که بتوانند با مردمی که با آن زبان صحبت میکنند این دوستان بتوانند وارد گفتگو و تعامل شوند.
*آیا حوزه هدف تان مسافران خارجی در کشورمان هم هست یا تنها تبلیغ دینی در کشورهای دیگر مدنظر است؟
ما هر دو مدل را داریم.
*این دو مدل به چه شیوهای انجام میشود؟
یکی از مزیتهایی که در ایران عزیزمان وجود دارد، این است که ما مراکز، شهرها و مناطق توریستی و تور پذیری بسیاری داریم و توریستهایی که از نقاط مختلف دنیا میآیند، میروند که این مراکز را ببینند. بسیاری از این مراکز یا برخی از این مراکز سبقه و یا سابقه مذهبی دارند. به عنوان مثال در اصفهان در میدان نقش جهان ضمن اینکه سازه اقتصادی و بازار را داریم، ضمن اینکه سازه حکومتی و امارت عالیقاپو را داریم، یک سازه هم سازه مذهبی و دینی به عنوان مسجد شیخ لطف الله یا مسجد امام را داریم، وقتی یک توریستی که میخواهد میدان نقش جهان را ببیند و از همه این مراکز بازدید بکند، واقعاً برایش سوال است که بالاخره این مسجد کارکردش چیست؟ چرا در کنار مرکز اقتصادی یا چرا در کنار مرکز سیاسی قرار گرفته است؟ اساساً وقتی واردش میشود، سوالاتی برایش پیش میآید که در این مجموعه چه کارهایی میکنند، کارکردهای مجموعه چیست؟ وقتی وارد میشود از دیدن گنبد، کاشی کاریها، قبله، دهها سوال دیگر برایش پیش میآید. یکی از فرصتهایی که ما میتوانیم دین را معرفی کنیم برای یک توریست خارجی دقیقاً در همین نقاط است، ضمن اینکه توضیحی داده میشود راجع به سازه مسجد؛ راجع به موضوع عبادت، راجع به موضوع ارتباط انسان با خدا، راجع به دیدگاه اسلام به دنیا و به انسان در قالب این فعالیت توریستی ارائه میشود.
*برای انجام این کار با سازمانهای مربوطه و وزارت میراث فرهنگی هم همکاری دارید؟
بله، همکاری وجود دارد.
*آیا با شیوع کرونا این جلوه از فعالیتهای شما کمتر شده است؟
بله، چون ما در این دو سال تقریباً توریست نداشتیم. اما در سالهای قبل از کرونا یک کار مشترکی را دانشگاه علم و فرهنگ و وزرات میراث فرهنگی و گردشگری و جهاد دانشگاهی به عنوان جایزه ملی تعالی صنعت گردشگری داشتند و تعریف کردند، هر دو سال یک بار این جایزه اعطا میشود. با ارزیابی که از فعالیتهای مجموعه المرتضی داشتهاند، این جایزه در سال ۱۳۹۹ به مجموعه المرتضی تعلق گرفت و در کنار ما هم هیچ مجموعه و مؤسسه دیگری حضور نداشت.
ما با مجموعههای آژانسهای مسافرتی که متصدی جذب توریست برای کشورمان هستند، مذاکراتی را انجام داده بودیم و مقررشده بود اگر توریست یا یک گروه توریستی به ایران بیاید و علاقمند هست که یک راهنمایی در حوزه گردشگری مذهبی داشته باشد، ما راهنمای گردشگر مذهبی را با زبان خودشان فراهم خواهیم کرد.
غیر از این ما به هرکسی در هرکجای دنیا علاقمند به شناخت شیعه، به شناخت مکتب اسلام، به شناخت مکتب اهل بیت باشد این فرصت را در اختیارش گذاشتیم و این امکان را فراهم کردیم که سوالات خودش را از ما بپرسد، از طریق سایتهایی که طراحی کردیم یا از طریق برخی از مبلغین مان که تا قبل از فضای کرونایی به صورت تبلیغی عازم میشدند در مناطق مختلف دنیا به هر حال سوالاتشان را بپرسند و پاسخشان را دریافت بکنند. امیدواریم بعد از رفع شدن بحران کرونایی جهان مجدداً با رفت و آمدهایی که ایجاد میشود بتوانیم این نقش را پررنگتر ایفا کنیم.
*در تاریخ تبلیغات دینی در خارج از کشور تجربههای یک تبلیغ موفق را داشته ایم. افرادی مثل امام موسی صدر بودند که توانستند در این حوزه فعالیتهای چشمگیری انجام دهند، چرا در زمانهای دیگر و در کشورهای دیگر شبیه این عملکرد را شاهد نبودیم. یعنی چرا ما نتوانستیم افرادی را حالا به این شکل تربیت بکنیم که در زمینه فعالیتهای خارج از کشور اثرگذاری بسیار بالایی داشته باشند؟
این سوال خودش یک پایان نامه دکتری است، چون مؤلفههای این داستان بسیار مختلف و متکثر و متنوع است. در حقیقت با عنوان آسیب شناسی تبلیغات دینی خارج از کشور جمهوری اسلامی باید یک بررسی خیلی مبسوط و مفصلی صورت بگیرد البته یک کارهای مختصری هم در این فضا انجام شده اما اینها هنوز جای کار بیشتری دارد.
برای یک تبلیغ موفق، مهمترین مؤلفه که سبب توفیق مبلغ میشود، آشنایی با فرهنگ کشور مقصد است؛ خدای متعال در قرآن نیز به این مسئله اشاره فرموده است که ما هیچ پیغمبری را به هیچ قومی مبعوث نکردیم مگر اینکه زبان قوم خودش را میدانسته است.
در آیه قرآن این زبان دانستن کنایهای از دانستن فرهنگ اقوام است، چون شاخصه اولیه و بارز یک فرهنگ در زبان و گفتگو ظاهر میشود، اینجا هم خداوند متعال فرموده است که هیچ پیغمبری را ما نفرستادیم الا اینکه زبان قومش را بداند در حقیقت اشاره به این است که از میان آن قوم برخاسته است، فرهنگ و مسائل آن قوم را میداند و جوابهایی را متناسب با فرهنگ و مسائل آن قوم بدهد. ما اگر بخواهیم یک تبلیغ موفق را ترسیم کنیم، قطعاً باید ذیل یکی از مؤلفه هایش دانستن زبان قوم به همین معناست.
امام موسی صدر وقتی که وارد لبنان شدند قطعاً آن روزی که به اصطلاح آخرین سفرشان را از لبنان به لیبی انجام دادند با آن امامی که در روز اول وارد لبنان شد یکی نبود، ایشان سالیان درازی کاملاً با فرهنگ، مسائل مردم لبنان با مسائل شیعیانش، با مسائل اهل سنتش، با مسائل مسیحیانش آشنا شد و متناسب با مسئله شناسی و شناخت راههای درست تبلیغاتی در لبنان وارد عرصه فرهنگی و تبلیغی در آنجا شد
یک مبلغی را در نظر بگیرید میخواهد وارد محیط ایران خودمان بشود، این مبلغ خیلی متفاوت است که بخواهد در جنوب ایران به کار تبلیغی بپردازد و کار تبلیغی مؤثر داشته باشد یا در شمال ایران بخواهد این کار را انجام بدهد، فرهنگ جنوب ایران با فرهنگ شمال ایران کاملاً متفاوت است ولو اینکه زبان، یک زبان است ولی مسائلی که در جنوب ایران رایج و مسئله است و باید از منظر دینی به آنها پاسخ داد با مسائلی که در شمال ایران مردم با آن مواجه هستند و باید از نظر دینی به آنها پاسخ داد، متفاوت است.
شما مثال امام موسی صدر را زدید که خب خیلی مثال درستی هم است، امام موسی صدر وقتی که وارد لبنان شدند قطعاً آن روزی که به اصطلاح آخرین سفرشان را از لبنان به لیبی انجام دادند با آن امامی که در روز اول وارد لبنان شد یکی نبود، ایشان سالیان درازی کاملاً با فرهنگ، مسائل مردم لبنان با مسائل شیعیانش، با مسائل اهل سنت اش، با مسائل مسیحیانش آشنا شد و متناسب با مسئله شناسی و شناخت راههای درست تبلیغاتی در لبنان وارد عرصه فرهنگی و تبلیغی در آنجا شد و توانست که فرصت تأثیرگذاری را داش ته باشد در حدی که هنوز که هنوز است پس از سالیان دراز از امام موسی صدر به عنوان یک پیشرو و به عنوان یک کسی که قابل الگوگیری است هم در جمهوری اسلامی و هم در لبنان یاد میشود.
اگر قراراست که ما مبلغینمان اسلام را و مکتب اهل بیت را به درستی به جهانیان بشناسانند و معرفی کنند یکی از لوازمش همین است که فرهنگ آن کشور و منطقه، آن جایی که میخواهند کار تبلیغی بکنند به درستی بشناسند، البته شخصیت خود مبلغین بسیار مهم است، توانمندیهای فردی، توانمندیهای اجتماعی، قابلیت جریان سازی، در اثرگذاری در دل مردم تأثیر دارد.
*مشکلات پیش روی مبلغین در حال حاضر در شرایط کنونی جوامع چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور چیست؟
من به داخل کشورش اجازه بدهید نپردازم. چرا که فعالیتهای مؤسسه ما متمرکز در فعالیتهای برون مرزی است.
*در خصوص مشکلات و موانع تبلیغ فرامرزی بفرمائید؟
مشکلاتی که به اصطلاح فراروی مبلغان برای فعالیتهای خارج از کشور است موارد متعددی است از جمله اینکه تربیت مبلغان ما برای خارج از ایران صورت نمیگیرد، شاید ما یکی از مسائلی که در حوزههای علمیه داریم این است که باید یک فضا و رشتههایی را برای تربیت مبلغ ایجاد کنیم، البته در سالهای اخیر گرایشهایی در آموزشهای حوزوی ایجاد شده که صرفاً به تربیت مبلغان برای داخل کشور میپردازد. ما برای خارج از کشور هنوز این فضا را نداریم یعنی ما طلبهای را برای فعالیت تبلیغی در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی تربیت نمیکنیم، طلاب عزیز و فضلا میآیند درس را مانند بقیه دیگر طلبهها شروع کرده و بعداً در سطوح عالی که میرسند اگر خودشان احساس نیاز کرده یا علاقمند به فعالیتهای تبلیغی باشند خودشان آغاز به یادگیری زبان میکنند که تنها زبان یاد گرفتن هم فایدهای برای کسی که میخواهد یک تبلیغ مؤثری را در فضای بینالملل داشته باشد، ندارد.
از جمله دیگر مؤلفهها وجود مهارتهای رسانهای است که به آن نیازمندیم. یک مبلغ بینالمللی باید به مهارتهای رسانهای آگاه باشد؛ اما در حوزهها آموزشی در این خصوص داده نمیشود. ما اگر بخواهیم یک مبلغ در سطح بینالملل تربیت کنیم، چنین رشتهای برایش وجود ندارد و در حوزه برای این کار برنامهای تعریف نشده یا تناسبی با نیاز امروز ندارد.
نکته بعد امکانات و پشتیبانیها است. اگر یک مبلغی در عرصه بینالملل تأثیرگذار باشد باید با فرهنگ آن کشور آشنا باشد که این امر مستلزم رفت و آمد، ارتباطگیری با مردم، ارتباطگیری با نخبگان و فضاهای آکادمیک در کشورهای مختلف است که متأسفانه این هم به آن مقداری که لازم است بسترش فراهم نیست. با دو سفر رفتن به یک کشور خیلی اندوختهای کسب نمیشود که تأثیرگذاری بالایی داشته است.
نکته سوم این است که مبلغین ما یک حوزه مشخصی را برای خودشان ترسیم نمیکنند تا در همان حوزه مشخص فعالیت کنند. یک زبان انگلیسی یاد میگیرند میخواهند که در همه جای عالم حضور داشته باشند و فعالیت تبلیغی داشته باشند. لازمه تأثیرگذاری تمرکز است، اگر بنا است که کسی در جایی تأثیرگذار باشد باید واقعاً یک حوزه را برای خودش انتخاب کرده و در همان حوزه متبحر شود. تأثیرگذاری در حوزههای فرهنگی در بازه زمانی دراز مدت و بلند مدت به دست میآید و در بازدههای زمانی کوتاه مدت تأثیرگذاری فرهنگی ناچیز خواهد بود.
امروز حوزههای علمیه و بخصوص حوزه علمیه قم، حوزه علمیه مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز، خوزستان و حوزههای دیگر واقعاً قابل مقایسه با ده سال پیش و ماقبل آن نیست، در حال حاضر حرکتهای خوبی در میان طلاب نوپا و جوان ایجاد شده است؛ خیلی علاقمند به فعالیتهای برون مرزی هستند و تلاشهای بسیار خوبی میکنند، آنهم نسل جدیدی که با فناوریهای جدید آشنا است و خیلی میتواند کمک کند. اما به نظر میرسد با توجه تقاضای زیادی که در جهان برای شناخت مکتب اهل بیت و ماهیت شیعه و حکومت دینی جمهوری اسلامی وجود دارد، میطلبد که ما بیشتر و دقیقتر زمینه سازی کرده و به تدارک و جبران عقب ماندگیهای سنتی در این حوزه بپردازیم، تا این فاصله را کم کرده و هرچه سریعتر به مطالبات پاسخ دهیم.
*آیا در فضای مجازی مبلغین تربیت شده در المرتضی فعال هستند یا خیر؟ آیا اصلاً زیرساختی راجع به این مسئله دارید یا نه؟
بله. مبلغان مان زبان میدانند و به فناوریهای نوین و به اصطلاح به ارتباطگیری در شبکههای مجازی و فضای مجازی آشنا هستند و در صددیم میزان مهارتهای آنها را در این حوزه بالا ببریم که بتوانند خودشان هر جا که هستند از راه دور یا از بسترهای مختلف فضای مجازی تأثیرگذاری خودشان را، فعالیتهای تبلیغی شأن را داشته باشند.
*عملکرد حوزههای علمیه در تبلیغ بینالملل را چطور ارزیابی میکنید؟
موضوع آسیب شناسی، ایراد وارد کردن به کسی نیست. همه ما خدمات حوزههای علمیه را، کارکردهایش را، وظایفش را، همه ما میدانیم الان بحث این است که به هر حال حوزههای علمیه در فضای بینالملل تا الان جاپایی نداشتند، متقاضی نداشتند، تا الان که دارم میگویم یعنی تا قبل از انقلاب اسلامی، اتفاقی اگر بوده در حد بسیار محدود بوده است، آن هم از طرف شیعیانی که در خارج از ایران یا در خارج از محیطهای شیعی زندگی میکردند.
مثلاً در هامبورگ آلمان مسجدی ساخته شده است، آن عدهای از شیعیان که آنجا استقرار داشتند مخاطب این مسجد بودند یا متقاضی خدمات تبلیغی آن مسجد بوده اند. به دلیل اینکه تا زمان انقلاب اسلامی این تقاضا از روی جهانیان نسبت به شیعه نبوده، شیعه شناخته شده نبوده، طبعاً تقاضای مضاعفی هم نبوده است.
با پیروزی انقلاب که به هر حال فضای تئوری حکومت ولایت فقیه و تأسیس جمهوری اسلامی واقعاً یک تحولی را در عرصه جهان ایجاد کرده است، طبعاً تقاضای هم از ناحیه فرهیختگان و اندیشمندان در سراسر دنیا و هم از طرف مردم عادی و عمومی ایجاد شده و نگاهها به سمت جمهوری اسلامی و به سمت مذهب شیعه و مکتب اهل بیت منعطف شده و به خاطر همین وقتی تقاضا بالا رفته نگاه حوزههای علمیه هم جلب شده که برای این تقاضا یک پاسخی باید داشته باشند و بدهند. چهل سال عمر خیلی طولانی برای اینکه بتوان یک الگوی موفقی را برای پاسخ دهی به این تقاضاها داشته باشیم، نیست. ضمن اینکه به هر حال ما دهها و بلکه صدها مسئله و مشکل دیگر هم داشتیم که باید به آنها هم پاسخ دهی میکردیم و لذا ممکن است به نظر کسی برسد که یک قدری ما کوتاهی کردیم ولی واقعیتش این است که تلاشها در این عرصه از همان روزهای ابتدای انقلاب اسلامی آغاز شده، در حال حاضر به یک ثباتی و بالندگیای رسیده که شتاب آینده از آنچه درگذشته بوده است خیلی بیشتر خواهد شد، بنابراین خیلی این را نمیشود به پای کوتاهی گذاشت.
نظر شما